بخش ارتباطات- رسانه در زندگی اجتماعی امروز حرف اول را می زند. رسانه در واقع امروز نیاز کاذبی در بشر به وجود آورده است که خود عامل بسط و گسترش و ارضای آن می باشد. شاید اکنون تصور گذشته های دور بدون وسایل ارتباطی جمعی خیلی دور از ذهن باشد، رسانه ای که بدون آن فرد از سرعت زندگی اجتماعی عقب می ماند و آگاهی اجتماعی که ازملزومات کنونی است، بیش از همه مرهون فعالیت نهادهای رسانه ای می باشد. رسانه ها در حال به وجود آوردن دهکده جهانی مک لوهان می باشند، دهکده ای که غایت رسانه را می توان در نوع عملکرد وسایل ارتباط جمعی آن جستجو کرد. دستکاری افکار عمومی، واقعیت سازی، تهاجم فرهنگی همه و همه در راستای اقدامات رسانه ها در حال شکل گیری است زیرا رسانه وظیفه دارد در ادامه تکامل زیست حیوانی بشر امروز او را به بهشت زمینی اش دلخوش کند و با غوطه ور کردن در ضعف های وجودیش وی را یکی از انسان نماهای دنیای امپریالیسم کند و غافل از کمال الهی که در انتظار او می باشد.
آنان که ریز بین هستند و دهکده جهانی را نه از درون بلکه از بالا و با نگاه نقدانه می بینند به خوبی دریافته اند که همانطور که مک لوهان اشاره کرده است، رسانه امروز نه یک ابزار بلکه پیام است. و رسانه را امروز نمی توان به مثابه ظرفی دید که هر مظروفی را می پذیرد بلکه همانطور که شهید آوینی در مقالات خود آورده است اهالی رسانه درگیر موجبیت تکنیک هستند و رسانه به درستی در حال پیش روی در مسیر غایی خود است.
و این تنها وظیفه ی ما را سنگین تر می کند. زیرا ما قرار است دنیا را نه از نگاه مادی بلکه از نگاه دینی نظاره گر کنیم و نه شهروندان اتوپای غربی بلکه امت جهان مهدوی باشیم. و همه همتمان امروز در بکار گیری امکانات و نیرویمان در این راستا است و رسانه نیز که در خط مقدم جنگ نرم امروز قرار دارد بیش از همه باید از این نگاه باز تعریف و به کار گرفته شود.
البته بحث ما در این مجال، رسانه دینی نمی باشد بلکه می خواهیم الزامات اولیه را برای نیل به سمت این نوع رسانه به تقریر در آوریم.
اگر ما کمال انسانی را در بهشت زمینی و رسیدن به لذت های مادی متوقف کنیم، نه در وصول به حقیقت واحد جهانی و رسیدن به درجات کمال انسانی که پیوستن به حق و قدم داشتن در این راه است و به هیچ عنوان چنین مقصد و مقصودی را برای وی فرض نکنیم، هیچگاه نخواهیم توانست تعهد را آنگونه که باید، بدست آورده و به کار گیریم.
در جهان دو قطبی ظهور انقلاب اسلامی که هر کشوری باید خود را در یک طرف دعوای شرق یا غرب تعریف و تعیین میکرد، شعار «نه غربی، نه شرقی، جمهوری اسلامی» از تهران به جهان مخابره شد تا نشانگر برآمدن هویتی تازه درعصر خود باشد
سالهای پیش وقتی رئیسجمهور اسبق آمریکا نظم نوین جهانی یعنی لزوم تغییر ساختار جهانی را به پنتاگون سفارش داد در پنتاگون، استراتژیستی به نام «آرکوئیلا» استراتژی ای برای این امر تدوین کرد به نام «منازعات سایبرنتیک». منازعات سایبرنتیکال ریشه در آراء جامعهشناس آمریکایی به نام «تالکوت پارسونز» دارد. او جوامع را از حیث نظام اطلاعاتی و اطلاعرسانی به سیستمهای سایبرنتیکی تشبیه میکرد و میگفت سیستم در این حالت، دارای دو شق عمده است: تولیدکننده اطلاعات و تولیدکننده انرژی. سیستم تولیدکننده انرژی از سیستم تولیدکننده اطلاعات فرمان میگیرد. مثل اینکه مغز تولیدکننده اطلاعات است ولی نمیتواند انرژی تولید کند. مبتنی بر چنین دکترینی غرب تولیدکننده اطلاعات و مغز متفکر جهان و فرمانده است و شرق ـ چه به معنای جغرافیایی و چه به مفهوم هویتی ـ تولیدکننده انرژی و فرمانپذیر است.
از نقطهنظر هویتسازان غربی کشوری چون ایران نیز باید در راستای چنین دکترینی قرار میگرفت و به تبع میبایست فرمانپذیر و منقاد باشد. امری که اساسا با روح انقلاب اسلامی، شعارهای اصلی آن و آرمانهای انقلابیون در تضادی آشکار قرار داشت. زیرا انقلاب ایران برآمده از فکر و اندیشه بود و خاستگاهی فرهنگی و هویتی داشت. در جهان دو قطبی ظهور انقلاب اسلامی که هر کشوری باید خود را در یک طرف دعوای شرق یا غرب تعریف و تعیین میکرد، شعار «نه غربی، نه شرقی، جمهوری اسلامی» از تهران به جهان مخابره شد تا نشانگر برآمدن هویتی تازه درعصر خود باشد.
غرب اما متوجه شد که انقلاب اسلامی ایران هویتی فراتر از مرزهای خود دارد و به همین دلیل از جنگ سخت به جنگ نرم و تهاجم فرهنگی روی آورد تا بتواند ریشهایترین و اصلیترین مبنای تشکیلدهنده ارگانیسم هویتی انقلاب اسلامی را به چالش بکشد
و درست به دلیل همین هویتسازی بود که مورد غضب شرق و غرب قرار گرفت و اتحاد شوم اینان را در هشت سال دفاع مقدس دید و به جان خرید تا بتواند استقلال را در معنای وسیع آن به مثابه ساخت سازواره اندیشهای و هویتی خود به منصهظهور برساند. از این منظر ایستادگی و پیروزی در دفاع مقدس موفقیت در جنگ هویتی معنا شد زیرا کشوری انقلابی توانست بدون اتکا به قدرتهای حاکم و تنها با اتکال به خداوند و بسیج ملی آحاد جامعه، نقش تازهای در جغرافیای سیاسی زمان ایفا کند.
جنگ سایبری از زیر مجموعه های جنگ نرم است. امروزه با کوچکتر و پیچیدهتر شدن جهان به واسطه رشد روزافزون وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به هم خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به گونهای که به جای به کارگیری مستقیم زور، توجه قدرتها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمتآمیز با به کارگیری شیوههای نوین مداخله در امور داخلی کشورها جلب شده است.
جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وامیدارد. ?جنگ روانی، جنگ رایانهای، اینترنتی، براندازی نرم، راهاندازی شبکههای رادیویی و تلویزیونی و شبکهسازی از اشکال جنگ نرم هستند. جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی – اجتماعی حاکم تزلزل و بیثباتی ایجاد کند.
جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی – اجتماعی حاکم تزلزل و بیثباتی ایجاد کند
ژوزف نای از پیشگامان طرح قدرت نرم در سال 1989 میگوید: «قدرت نرم، توجه ویژه به اشغال فضای ذهنی کشور دیگر، از طریق ایجاد جاذبه است و نیز زمانی یک کشور به قدرت نرم دست مییابد که بتواند (اطلاعات و دانایی) را به منظور پایان دادن به موضوعات مورد اختلاف به کار گیرد و اختلافات را به گونهای ترسیم کند که از آنها امتیاز بگیرد. مونوپولی اطلاعات و دانایی مرکز دیپلماسی نیست، بلکه خود دانش و گسترش آن است که باید نقطه قوت دیپلماسی باشد. قدرت نرم، تبلیغات سیاسی نیست بلکه مباحث عقلانی و ارزشهای عمومی را شامل میشود. هدف قدرت نرم افکارعمومی خارج و سپس داخل کشور است. وسایل ارتباط جمعی در جهان امروز، جهانهای ذهنی و غیرواقعی را به دنیا مخابره میکنند. آنها دیگر به انتقال واقعیت فکر نمیکنند، بلکه واقعیتها را میسازند. هدف رسانهها از قدرت نرم در ابتدا مدیریت افکارعمومی نیست، بلکه رسانهای در این دنیا موفق است که بتواند با افکارعمومی حرکت کند و خود را سازگار با آنها نشان دهد.تزریق کند.
آنچه امروز بیش از هر زمانی بدان نیاز داریم نه سختافزار فرهنگی بلکه نرمافزار فرهنگی است. این ماده خام فرهنگی و اندیشهزا یا توسط حوزه فکری به نتیجه میرسد که برگرفته از نوع عمل انسانهای مجاهد می باشد.
باید مردان عرصه فرهنگ ببینند از کدام منظر به این حوزه نگاه میکنند؟ آیا فرهنگ را چون ابزاری میبینند که با بسط ابزار و امکانات میتوانند به توسعه فرهنگی دست یابند؟ یا این حوزه را بهمانند قطبنمایی میدانند که توسط ناخدایی بصیر میتواند امکانات را بهسوی مقصدی معین سوق دهد؛ یعنی اولویت نرمافزار
اگر چنان که باید و شاید نتوانستهایم به تعالی فرهنگی برسیم محصول نگاه پوزیتیویستی و تجربهگرایی به عنصر فرهنگ بوده است. آنجا که بازیگران این عرصه بدون توجه به نرمافزارها فقط به سختافزارها فکر میکردند و فرهنگ را چون کالایی که از بطن و ماهیت آن اطلاع ندارند به هر سمت و سویی کشاندند.
مدیران این عرصه، بیش از آنکه به فرهنگ جهادی و جهاد فرهنگی توجه داشته باشند در بند میز و امکانات شدند و به توسعه دفاتر و ساختمانهای خود اقدام کردند و بهجای آنکه به بسط اندیشه فرهنگی جامعه فکر کنند، کوشیدند تا مکان وزارتخانه و دفاتر خود را از مکان موجود به مناطق بالای شهر ببرند و آنرا به انواع امکانات مجهز کنند و بعد برای آنها از مدیران و مسئولانی استفاده کنند که به چندین مسئولیت مشغولند و کار فرهنگی را نیز در حاشیه فعالیتهای خود دارند؛ غافل از اینکه چنین تجهیزات مدرن فرهنگی، فاقد عنصر اصلی آن یعنی نرمافزار فرهنگ و اندیشه عمل اجتماعی برای راهبردهای نظام فرهنگی جامعه است.
گسترش سختافزارها بدون توجه به نرمافزارها در این حوزه مترادف شد با رنگباختن روحیه جهادی در این عرصه و از زمانیکه اهتمام مدیران فرهنگی ما صرف بسط و توسعه امکانات شد ما روز به روز از بطن فرهنگ به پوسته آن حرکت کردیم.
وی در سال ۱۹۹۰ در کتابی، تحت عنوان "تغییر ماهیت قدرت امریکایی" قدرت نرم را مطرح کرد و در سال ۲۰۰۴ مفهوم قدرت نرم را در کتاب "قدرت نرم: راه موفقیت در سیاستهای جهانی" شکافت.
اما قدرت نرم چیست؟ قدرت در معنای لغوی به توانایی انجام کار گفته میشود، اما در ادبیات سیاسی قدرت به معنای توانایی تاثیر بر افراد دیگر به منظور رسیدن به نتیجه دلخواه است.
جوزف نای 1 همچنین کتابی دارد تحت عنوان "قدرتهایی برای رهبری" (قدرت رهبری / قدرتهای لازم برای رهبری) که انتشارات دانشگاه آکسفورد در فوریه سال 2008 منتشر کرد. این کتاب دارای یک مقدمه و پنج فصل است:
فصل اول: رهبری
فصل دوم: رهبری و قدرت
فصل سوم: گونهها و مهارت
فصل چهارم: هوش بافتمندانه
فصل پنجم: رهبران خوب و بد
کتاب در عین حال یک ضمیمه نیز دارد.
اهداف ماهواره
ثبت نام مسابقه فرهنگی هنری جنگ نرم آغاز شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا،این مسابقه که به همت فرهنگی اجتماعی سپاه ناحیه هشترود و پایگاه اطلاع رسانی پیک هشترود برگزار می شود در موضوعات " ماهواره و تاثیر آن برخانواده ها" و " حجاب و عفاف" و در رشته های وبلاگنویسی، کاریکاتور و نقاشی می باشد.
بنا به اعلام دبیرخانه این مسابقه شرکت برای عموم آزاد است و تا 15 مهر نیز ثبت نام ادامه خواهد داشت. ثبت نام نیز فقط از طریق سایت پیک هشترود خواهد بود.
همچنین شرکت کنندگان باید قبل از ثبت نام ضوابط هر بخش را بدقت مطالعه کنند تا در زمان اجرا با هیچ مشکلی مواجه نشوند.
به دو نفر از شرکت کنندگان برتر در هر بخش نیز جوایز نفیسی اهدا خواهد شد.
در حالی که به گفته رئیس بنیاد ملی بازیهای رایانهای۲۰ برابر بودجه بنیاد ملی بازیهای رایانهای ایران برای پروژههای مطالعاتی یک بازی با آموزش سبک زندگی غربی از سوی شرکت صهیونیستی (EA (electronic arts سرمایهگذاری میشود، در کشور ما هنوز چندان توجهی به این رسانه تأثیرگذار نمیشود و اندک بودجه موجود در این حوزه نیز صرف تولید بازیهایی شده که درست شبیه نمونههای وارداتی بر اساس فرهنگ غربی ساخته شدهاند.
بازیهای رایانهای
در حالی که به گفته رئیس بنیاد ملی بازیهای رایانهای۲۰ برابر بودجه بنیاد ملی بازیهای رایانهای ایران برای پروژههای مطالعاتی یک بازی با آموزش سبک زندگی غربی از سوی شرکت صهیونیستی (EA (electronic arts سرمایهگذاری میشود، در کشور ما هنوز چندان توجهی به این رسانه تأثیرگذار نمیشود و اندک بودجه موجود در این حوزه نیز صرف تولید بازیهایی شده که درست شبیه نمونههای وارداتی بر اساس فرهنگ غربی ساخته شدهاند.
امروز شاید حتی دیگر دنیای رسانههای یکسویهای همچون سینما و انیمیشن نیز به پایان رسیده باشد. دنیای غرب برای تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم دیگر کشورها از رسانهای بسیار کارآمدتر استفاده میکند؛ رسانهای که بر خلاف سینما و انیمیشن مخاطبش منفعل نیست، بلکه مخاطب در جریان بازی رایانهای زندگی میکند، انتخاب میکند، میجنگد، پیروز میشود و در خلال تمام این فعالیتها کم کم متوجه میشود چقدر نگاهش به زندگی تغییر کرده و ناخودآگاه مجری سبک زندگی القا شده در جریان بازیهای رایانهای شده است.
حکمت نامه | hekmatname.tebyan.net
- بخش احادیث اقسام زنان لقمان گفت: اى پسرم! زنان، چهار گروه اند : دو گروهشان صالح و دو گروهشان ملعون اند. یکى از آن دو گروه صالح، زنى است که در میان قوم خود، شریف و بزرگوار و در پیش خودش ، رام و آرام است؛ زنى که اگر چیزى به او داده شود، سپاس مى گزاردو اگر گرفتار شود ، شکیبایى مى ورزد . اندک، در دستان او بسیار جلوه مى کند و در خانه اش درست کار است. دوم از گروه زنان صالح ، زنى است که بسیار مهربان و زاینده است؛ همیشه با شوهرش به نیکى رفتار مى کند. او مانند مادر مهربان ، بر بزرگان قوم ، محبّت و بر خردسالان ، دلسوزى مى نماید . فرزند شوهرش را دوست مى دارد ؛ هر چند از زن دیگرى باشد . دارنده خوبى ها ، مورد رضایت شوهر ، و اصلاح کننده خود و خانواده و مال و فرزند است. بنا بر این، او [در کمیابى] ، مانند طلاى سرخ است. خوشا به حال کسى که چنین زنى روزى اش شده است، که اگر در کنار شوهرش باشد ، یارى اش مى کند و اگر از او دور باشد ، [دارایى و آبروى] او را نگه مى دارد. و اما یکى از آن دو زن ملعون، زنى است که پیش خود، بزرگ و براى قومش رام و آرام است؛ زنى که اگر به او عطا شود ، خشم مى کند و اگر منع شود ، عتاب مى کند و خشم مى گیرد .